خبرگزاری هرانا – فرزاد کمانگر معلم کامیارانی دو سال پیش در چنین روزی در زندان اوین به همراه دو هم پرونده ای خود فرهاد وکیلی و علی حیدریان و دو زندانی سیاسی دیگر به نامهای شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان به صورت مخفیانه اعدام شد، در دومین سالگرد اعدام مخفیانه فرزاد کمانگر، معلم کرد در زندان اوین خبرگزاری هرانا گفتگویی با برادر این معلم انجام داده است.
متن این گفتگو در پی می آید:
آقای کمانگر دوسال پیش در چنین روزی پنج زندانی سیاسی از جمله برادر شما فرزاد کمانگر در زندان اوین به صورت مخفیانه اعدام شدند، پس از اجرای حکم اعدام خانواده قربانیان از جمله شخص شما پیگیری هایی در مورد تحویل پیکر ایشان به خانواده ها انجام دادید آیا با گذشت دو سال گشایشی در روند این پیگیری ها انجام شده است؟
نخیر، به هیچ عنوان، شرایط کما فی السابق برقرار است و پیگیری این موضوع به مانند روزهای نخست با مشکل مواجه است و حتی گذشت زمان نیز موجب گشایش نشده است و در حال حاضر هیچ مسئولی پاسخگو نیست و کسی نیز حاضر نیست خود را در این مسئله وارد کند، خانواده قربانیان نیز به دلیل اینکه مرجع یا منبعی وجود ندارد که بشود این موضع را پیگیری کرد یا یک نشانه کوچکی از محل دفن از این عزیزان بدست آورد؛ هم چنان بلاتکلیف هستند.
شما به عنوان یکی از اعضای خانواده قربانیان ۱۹ اردیبهشت طی دوسال گذشته چه پیگیریهایی داشته اید و به چه ارگانهایی مراجعه نمودید؟
در روزهای ابتدایی که من خودم آنجا حضور داشتم زندان اوین اولین جایی بود که ما مراجعه کردیم، قاعدتا باید به این شکل می بود، یعنی قسمت دادسرایی که در زندان اوین است میبایست پاسخگوی ما می شد، آنها ما را به دادسرای تهران ارجاع دادند و ما به همراه وکیل پرونده آنجا رفتیم، آنها هیچ جوابی به ما ندادند، یکی از مسئولین اجرای احکام بنام «احمد پناهی» تلفنی با مراجع امنیتی که سراغ داشتند صحبت کردند، ایشان به ما گفتند که به هیچ عنوان اجساد را تحویل نخواهند داد،
سپس ما به مجلس رفتیم و با نماینده های مناطق کرد نشین صحبت کردیم تا کمک کنند تا اجساد را تحویل بگیریم، خوشبختانه استاندار کردستان هم بنظر اتفاقی در آنجا بود را ملاقات کردیم، ولی نه نماینده ها و نه استاندار جواب روشنی ندادند و ما را مامورین امنیتی با برخورد زننده ای از مجلس بیرون کردند.
پس از آن مجددا به استانداری و اداره اطلاعات مراجعه نمودیم. در ضمن وکلا نیز در تهران مراجعات فراوانی به دفترپیگیری و دادسرا داشتند، ولی هیچ کدام مثمر ثمر نبود و در آخر هیج اثر و نشانه ای از محل اجساد پیدا نکردیم.
هم چنین در ادامه این پیگیری ها در پاریس با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران ملاقات داشتم و توانستیم در خصوص نقض حقوق در پرسه رسیدگی به پرونده شهید فرزاد از زمان بازداشت تا مرحله ای که حکم اجرا شد هم چنین در مورد عدم تحویل پیکر این عزیزان صحبت کنیم و در این رابطه مدارک و اسنادی را به ایشان تحویل دادیم، آقای شهید نیز پذیرفتند با استفاده از تمام ظرفیت های قانونی که در اختیار دارند این موضوع را پیگیری کنند.
آیا در رابطه با پیگیری ها و مراسم سالگرد برای این افراد فشارهایی بر روی خانواده در این مدت وجود داشته است؟
فشارها بر ۴ خانواری که در ۱۹ اردیبهشت در تهران بودیم بسیار سنگین بود. در زمانی که ما پیگیری تحویل اجساد را از طریق مجلس میکردیم در مقابل مجلس دوان، دوان در کوچه ها و خیابانهای تهران ما را دنبال کردند.
آنها مارا تهدید به بازداشت میکردند و از انجام هر گونه مراسمی منع میکردند. نیروهای امنیتی مستمرا مقابل در خانه ها بودند و اجازه ندادند از مساجد استفاده بکنیم برای برگزاری مراسم، ما خودمان یعنی خانواده کمانگر که خواستیم به مسجد محلمان برویم، نیروهای امنیتی نزدیک ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر آنجا را محاصره کردند و مردم را با رعب و وحشت متفرق کردند.
در خانواده های دیگر هم به همین شکل بود، خانوده شهید شیرین فشارها بقدری زیاد بود که پدر ایشان سرهمین موضوع سکته کردند.
پدر شهید فرهاد نیز به شکل دیگر و مشکلات هر چهار خانواده همچنان ادامه دارد و هم اکنون نیز پرونده هایی است که باز و مفتوح است و از این طریق سعی میکنند خانواده ها کنترل کنند.
مثلا در مورد خودم هر زمان که از ظرفیت های موجود برای پیگیری پرونده فرزاد در زمان بازداشت ایشان استفاده می کردیم و مصاحبه ای می کردیم یک احضاریه ای برای من می آمد و یا حکم جلبم صادر میشد.
امسال نیز این موضوع وجود داشت و نمونه عینی آن همین است که کسی نتوانست امسال با خانواده ها مصاحبه ای داشته باشد و این موضوع نشان دهنده ادامه این فشار ها و تهدیدات است.
صبح امروز تارنمای «یادمان فرزاد کمانگر» که در برگیرنده نظرات، نامه ها و یاداشت های فرزاد کمانگر است برای مدت طولانی به دلیل حملات سایبری از دست راس خارج شد نظر شما در باره این موضوع چیست؟
بله متاسفانه این موضوع امروز صبح صورت گرفته. یعنی آنها چهار ساعت نمیتوانستند طاقت بیاورند تا صدای فرزاد بگوش مردم برسد، تاصدای حق گویی حق طلبی و صداقت فرزاد را ببینند. همیشه خفه میکردند صدای فرزاد را، ولی خوشبختانه آن طنین دلنشین صدای فرزاد در میان مردم هست و با هک کردن یک سایت نمیتوان صدای شخصی مثل فرزاد را که خود صدای جامعه ای بود را خفه کرد.
بارها از این بی اخلاقیها صورت گرفته، بارها از این راهزنیهای سایبری صورت گرفته، ولی هیچ وقت نتوانستند در راه آن اهداف خللی ایجاد کنند و هم اکنون نامه های شهید فرزاد و مطالبی که گفته و سروده بچه های کردستان تمام آنها را حفظ هستند. اگه دزدی سایبری بکنند هیچ باکی نیست اگر پارازیت بیندازند، هیچ باکی نیست. الان سروده ها و خود شهید فرزاد در قلب بچه های کردستان و تمام مردم ایران حضور دارند.
ممنونم از اینکه فرصتی به ما دادید. اگر مطلب دیگری وجود دارد بفرمائید.
من به عنوان برادر فرزاد کمانگر و عضوی از خانواده ایشان این روز را به عنوان روز “معلم آزاده” میدانم و انتظار دارم معلمین کردستان، ایران و جهان در این روز اموزش کودکان را طبق الگو ها و معیارهای شهید فرزاد برای خود قرار دهند و امیدوارم که این روز را معلمان گرامی بدارند.