قوی باش رفیق، صدای منتشر نشده ای از فرزاد کمانگر

خبرگزاری هرانا – فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹ به همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد، در عمر کوتاه خود بواسطه دغدغه های انسانی و قلم توانمند خود نامه های سرگشاده ای را خطاب به جامعه […]

با تو بودن دل میخواهد سرزمین من / نامه ای نیمه تمام از فرزاد

در پی برگزاری تجمعی مسالمت آمیز در شهر سنندج در حمایت از فرزاد کمانگر ، سما و حبیب بهمنی دو فعال حقوق بشر از هزاران کیلومتر فاصله و از شهر بندرعباس برای حضور در این تجمع و انجام وظیفه اجتماعی و انسانی خود طی مسیر نمودند ، این دو فعال حقوق بشر در تاریخ ۲/۵/۸۷ […]

پاییز در چشمان میدیا / نوشتاری از فرزاد کمانگر

پاییز با همه ی زیباییش مهمان طبیعت شده بود و طبیعت شبیه عروس مغروری بود که خیاط آفرینش برای آراستنش از هیچ رنگی کم نگذاشته بود. در میان باغ ها و مزارع که بسان تابلویی زیبا راه باریک و پر پیچ و خم روستا در آن گم می شد محو این زیبایی ها می شدم. […]

“قوی باش رفیق” / نامه فرزاد کمانگر به معلمان دربند

خبرگزاری هرانا – فرزاد کمانگر معلم محکوم به اعدام محبوس در زندان اوین نامه ای را خطاب به سایر معلمان دربند نگاشت است که توسط خبرگزاری هرانا انتشار یافته ، این نامه در پی می آید: ‎* “قوی باش رفیق” ‎یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می […]

ما هم مردمانیم…/ نامه ای از فرزاد کمانگر معلم محکوم به اعدام

هدف از نوشتن این مطلب جدا کردن مسئله  کرد و یا نفی نا برابری های حاکم بر بلوچ ، ترک، فارس و عرب نیست در یک همزاد پنداری می توان خود را یک اقلییت قومی، مذهبی یا دینی فرض کرد و درد های هم دیگر را بهتر شناخت ما هم مردمانیم… قصه ی کرد قصه […]

فرشته هایی که دوشنبه ها می خندند / نامه ای از فرزاد کمانگر

تقدیم به نیایش و شکیبا بداقی و همه کودکانی که سفره هفت سین امسال والدینشان در کنارشان نیستند. هرانا – به لالایی هم سلولم گوش سپرده بودم، برای دخترانش پریا و زهرا می خواند، همراه با لالایی حزین او هق هق گریه هم سلولی دیگر من نیز بلند شد، اشک های مرا نیز ناخودآگاه سرازیر […]

نامه فرزاد کمانگر به ریاست قوه قضائیه

وکیل فرزاد کمانگر حدود دو سال قبل با اعتقاد به بی گناهی موکل خود درخواست اعمال ماده ۱۸(برگزاری دادگاه مجدد) را به قوه قضائیه ارائه نمود، پس از این اقدام همواره دستگاه قضایی و امنیتی از ناپدید بودن این پرونده سخن گفته اند، این موضوع باعث شده است تا سه متهم پرونده کماکان تحت حکم […]

شب، شعر و شکنجه / نامه ای از فرزاد کمانگر

شکنجه بربریت و توحش است، شکنجه به سخره گرفتن همه قواعد و قوانین و عرف جهانی است، شکنجه پایمال کردن همه ارزشهای انسانی است، زمستان ۸۵ در انفرادی تنگ و تاریکی در کرمانشاه، بدون هیچ اتهامی، به مدت سه ماه حبس وحشتناکی را تحمل کردم، سه ماهی که بعد از سه سال، هنوز جسم و […]

” روژگار یکی سیره گلم” / نامه ای از فرزاد کمانگر

دنبال من نگرد مادر نام مرا بر زبان نیاور در مقابل در این زندان اینجا دنبال من نگرد ستاره افتاده بر گیس تو آن را نکن خسته و گریان غروب ها دلم میگیرد. نوعی بی قراری به سراغم می آید. نمی دانم چرا ولی سالهاست به این دلتنگی ها عادت کردم. حالا دیگر شعر شاملو، […]

نامه فرزاد کمانگر در سوگ احسان فتاحیان

هر شب ستاره‌یی به زمین می‌کشند و این آسمان غم‌زده غرق ستاره‌ها است سلام رفیق، چه‌گونه تجسم‌ات کنم؟ به کدام جرم تصورت کنم؟  جوانکی نحیف بر فراز چوبه‌ی دار که به شکفتن غنچه‌ی خورشید لب‌خند می‌زند؟ یا کودکی پابرهنه از رنج‌دیده‌گان پایین شهر که می‌خواست مژ‌ده‌ی نان باشد برای سفره‌های خالی از نان مردم‌اش. چه‌گونه […]