ه چه می اندیشی ای سردار، برسردار؟ آن گاه که درآن سحرگاه شوم دژخیمان به سوی دار می بردندت به چه اندیشیدی ودرکدامین کشتزارها خرامیدی؟ آیا به چهره ی دژخیمان لبخند زدی ازانجام وظیفه ای که خدایان شان برعهده شان نهاده بودند یا نه سخت وصعب همچون کوه، چشم درچشم سرنوشت حتی این خدایان حقیر زمینی را به هیچ انگاشتی وبرطناب دار بوسه زدی؛ طنابی که روزی در هنگامه ی تولد ازجایگاه بلند و باشکوه خود در آسمان ازآن به پایین آمده بودی واینک چه زود دوباره به تختگاه رفیع خود نزد نگاهبانان عظمت آسمان بازگشتی تاآسمان را غرق شور وسرور وشادی کنی.
اما زمین درسوگ تو می گرید ای مسافر آسمان! زمین دلمرده خشنود ازتحمل سنگینی عظمت پاهایت به خود امید رویش می داد تا آن هنگام که طناب دژخیم به آسمانت برد وپاهایت از دوش زمین برداشته شد. ببین که چه سخت زمین رابه سوگ بردی واشک را درچشمان جاری ساختی!
ای آموزگار زمان، زمین را که آموزاندی اینک به آسمان عروج کردی تا معلم خدایان وفرشتگان باشی که آنان نیز از روزگار هومر همچنان باهم می ستیزند. همچون پرومته به زمین فرود آمدی وبا جان خود مردم بی جان این سرزمین رنج دیده را جان دادی وازپس انجام وظیفه ی آسمانی ات اینک دوباره باید به آسمان بازمی گشتی . آیا نمی دانستی که راه تو به آن بلندی ها جز ازبالای طناب دار ممکن نبود؟! این کیفر آتش افروزیت درمیان مردم سرمازده ی این دیار بود، آتشی که آن را ازآسمان ربودی اما نه به تنهایی ودسیسه که بادستیاری خدایانی که وظیفه ای سنگین بر دوشت نهاده بودند؛ واینک خدایان آسمانی تو راغرق در بوسه ساخته اند.
« می دانم دستانت را که دراز کنی نمی رسد تا برگردنم بیاویزی، زیرا درختان دار این دیار بلند است. »
برپادارندگان این دارها آیا ندانسته اند که پلی زده اند به سوی آسمان تا درهنگامه ای که هیچ کس از اینان توان سفر به ابدیت پراز روشنایی راندارد، با سرعتی شگرف تراز سواران مرکب نور، فرزندان قدیسین وفریشتگان راازمیانه ی دود وخون وشلاق ودرد ربوده به آن جایگاهی که توان دست درازی به آن راندارند، بنشانند.
چه حقیرند این دژخیمان، این قربانیان سرنوشتی شوم که یاد دشمنان شان؛ این مبارزان راه آزادی را با دار گرامی می دارند وگرامی داشتگان با دار هرگز نمی میرند. آنان هزاران وبی شمار همچون خود می زایند وتکثیر می کنند تا آن نبرد نهایی میان فرزندان اهورا واهریمن درگیرد که پیروزی ازآن روشنایی ست.
فرزاد رفت وشیرین نیز رفت و به آسمان پیوستند. ما به آسمان که می نگریم وسرور آن جا رابا بارش ستاره ها وردپای شهاب ها می بینیم برسوگ بزرگی که امروز دراین سرزمین سالخورده برما می رود وبر خاموش شدن صدای تیشه ی فرهاد بر کوه بیستون دررثای شیرین دردمندانه تحمل می کنیم. آری فرزاد رفته است و شیرین نیز به خوابی شیرین فرورفته است تا صبح درآسمان چشم بگشاید.
حمید مهرآذر
منبع: هرانا
۲۷۰۵۹۹ ۵۱۱۷۵۴It is onerous to search out knowledgeable individuals on this subject, however you sound like you already know what you are talking about! Thanks 166090
۵۷۵۸۳۶ ۷۱۳۶۷۰Possible require all types of led tourdates with some other fancy car applications. Numerous also give historic packs and other requires to order take into your lending center, and for a holiday in upstate New York. ??? 764135
۳۷۰۱۹۲ ۵۷۰۱۱۱I appreciate your work , thanks for all of the informative weblog posts. 584841
۷۳۷۷۲۸ ۵۷۲۰۴۱This post is very appealing to thinking people like me. Its not only thought-provoking, it draws you in from the beginning. This is well-written content material. The views here are also appealing to me. Thank you. 169032
۹۰۹۷۹۰ ۲۵۱۹۳۷I truly appreciated this fantastic blog. Make confident you maintain up the good function. All the greatest !!!! 364925
۸۰۰۶۱۷ ۹۹۵۸۱۴I surely enjoyed the method which you explore your experience and perception of the area of interest 74850
۱۵۵۷۳۷ ۳۰۱۴۹۱Oh my goodness! a great post dude. Thank you Even so I will probably be experiencing problem with ur rss . Dont know why Can not subscribe to it. Will there be any person getting identical rss difficulty? Anybody who knows kindly respond. Thnkx 304424
۶۹۸۱۷ ۴۰۳۶۶۸Thanks for all your efforts that you have put in this. extremely intriguing information. 98521
۲۷۶۴۰۸ ۶۹۱fantastic post. Neer knew this, thanks for letting me know. 592911
۲۲۸۸۷۵ ۴۸۲۱۸۵I recognize there is a great deal of spam on this internet site. Do you want aid cleaning them up? I may possibly aid in between courses! 374176