تحولی شگرف در پرونده فرزاد کمانگر ایجاد شده است که آزادی او را در روزهای آینده کاملاً محتمل میسازد.
بنا بر اظهارات آقای خلیل بهرامیان وکیل ایشان، وکیل فاسدی در پرونده اعمال نفوذ کرده و کوشیده فرزاد کمانگر را به جای متهم دیگری در همان پرونده قرار دهد. او هرچند موفق شده فرزاد را گناهکار معرفی کند، اما موفق به نجات جان متهم اصلی نشده و نتوانسته او را از اعدام برهاند.
این وکیل فاسد بابت اینکه بیگناهی را در پرونده ای که حکم اعدام برای متهم اصلی آن صادر شده است به جای متهم اصلی بنشاند، ۵۰میلیون تومان دریافت کرده است.
اکنون خانواده متهم اصلی با اعدام فرزندشان موضوع را افشا کردهاند و پرونده فرزاد با اطلاع رییس قوه قضائیه و مدیریت تیم اطلاعاتی جدیدی در حال بررسی است و او باید به زودی ازاد شود.
این خبر هم بسیار خوب است و هم بسیار بد. این خبر بسیار خوب است چون خبر از نجات جان فرزاد کمانگر دارد، این خبر نشان میدهد که گفتهها و نوشتههای فرزاد درباره بیگناهیش، حقیقت محض بوده و روایت وکیل شریف و شجاع او از پروندهای که هیچ دلیل حقوقی برای متهم بودن فرزاد در آن وجود نداشته، روایت صادق و سالمی بوده است.
این خبر بسیار خوب است، چون خبر از وجود ارادهای در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات میدهد که نجات جان انسان بیگناهی را فراتر از حفظ منافع کسی یا جریانی فاسد میداند. ارادهای پاک که سلامت و قدرت سیستم را در اصلاح خطاهای آن میداند و نه در انکار آنها.
این خبر بسیار خوب است، چون روایت کهن به تجربه معاصر فراموش شده «سر بیگناه پای دار میرود اما بالای دار نمیرود» را به یاد ما میآورد. روایتی که به ما یادآور میشود صرف محکوم شدن یک آدم همیشه نشانه گناهکار بودن او نیست و ممکن است خطایی صورت گرفته باشد.
این خبر بسیار خوبی است، چون به ما ضرورت اخلاقی و عقلانی حضور هیات منصفه در محاکمات قضایی را یادآور میشود، ضرورتی که ضریب خطای انسانی و احتمال اعمال نفوذ بر قاضی را کاهش میدهد و از جان و حقوق و آزادیهای انسانی، پاسداری شایستهتری میکند.
این خبر بسیار بد است، چون خبر از زوال ارزشهای انسانی نزد برخی از ما میدهد. وکیلی که باید پاسدار مرزهای قانون باشد، نه تنها عدالت را بسیار ارزان میفروشد، بلکه به آسانی جان انسان دیگری را نیز فدای این معامله کثیف میکند و تلختر آنکه این وکیل خود، سالها رئیس دادسرا بوده است و داد مردم را میستانده است.
خانوادهای که باید نجات جان فرزندشان را از قانون طلب کنند، به آسانی رنج خانواده دیگری را نادیده میگیرند و آگاهانه برای کشتن بیگناهی به جای فرزندشان معامله میکنند و تنها زمانی پرده از حقیقت کنار میزنند که معامله مطابق میل آنها به سرانجام نمیرسد.
این خبر بسیار بد است چون شاهدی است بر بروز اشتباهات خطرناک در سیستم امنیتی و قضایی ما و نفوذپذیری لایههایی از این سیستم. اشتباهاتی که با جان آدمها در ارتباط است و جبران آنها غیرممکن است.
این خبر بسیار بد است چون برخی از ما (وکیل فاسد، خانواده متهم اصلی و …) در این چند سال توانستیم چشم خود را بر ستمی که بر فرزاد روا داشتهایم و رنجی که به خانواده و مادر پیر و بزرگوار او تحمیل کردهایم، ببندیم و تنها نظارهگر خاموش جنایتی باشیم که به تدبیر ما در حال وقوع بود.
اما چرا این خبر مهم در حاشیه مانده است؟ جان فرزاد کمانگر همچنان در خطر است. «تیم اطلاعاتی جدید تاکنون بیشترین تلاش خود را برای جلوگیری از اعدام فرزاد کمانگر به کار برده است.» بیشترین تلاش برای جلوگیری از اعدام کسی که بیگناهیش برای مقامات امنیتی و قضایی هم ثابت شده است، یعنی اینکه آن کس یا جریان فاسد قدرتمند، راهحل را در پاک کردن صورت مساله میجوید و تحرک عملی برای اعدام فرزاد در دو هفته قبل نیز بخشی از تلاش ناموفق آنها بوده است.
اینک نیز فرزاد در کمال ناباوری و برای بار دوم به بند زندانیان خطرناک (دارای بیماریهای عفونی) زندان رجایی شهر منتقل شده است و جان او به شیوهای دیگر در معرض خطر قرار گرفته است. در این مقطع زمانی تمرکز برحق بر جنایت علیه بشریت در «غزه» نباید موجب غفلت از مساله «فرزاد کمانگر» گردد.
گشودن باب بحث در اینباره علاوه، بر کمک به نجات جان فرزاد در این روزهای حساس و آزادی سریعتر او، شاید منجر به رازگشایی از لایه فاسدی در قدرت نیز شود که جان انسانها را موضوع معاملات خود قرار میدهد.
شاهد علوی