فرزاد، پرومته یا مسافر آسمان/ حمید مهرآذر
ه چه می اندیشی ای سردار، برسردار؟ آن گاه که درآن سحرگاه شوم دژخیمان به سوی دار می بردندت به چه اندیشیدی ودرکدامین کشتزارها خرامیدی؟ آیا به چهره ی دژخیمان لبخند زدی ازانجام وظیفه ای که خدایان شان برعهده شان نهاده بودند یا نه سخت وصعب همچون کوه، چشم درچشم سرنوشت حتی این خدایان حقیر […]